« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

آموزش رقص عربی!

 هر کی بگرده عکس خودشو پیدا کنه!!

 

عرض کنم به خدمتون که والا چشممان نرم دندمان کور٬ خودمان کردیم که خوب کردیم!  در آن لمحه که آب و نون قحطی شده بود کار دیگری جز عضویت در این نوانخانه نداشتیم!!! اما حال...

 از صبح تا عصری که بنده مشغول کسب کمالات و علم و ادب در آن دانشگاه بی صاحب شده بودم!  بعدشم که از وقتی پامو  توی خونه گذاشتم تا توانستم در موضوعات مختلف کتاب و مجله و فیلم و اس ام اس و روزنومه  مطالعه نمودم تا با دستی پر و غروری سرشار و لبی خندان ٬ سری برافرازم و سطح علمی عقلی ادبی فرهنگی هنریه  کلبمان را ارتقاع بخشم. البته در طول این مدت مطالعاتی در مورد اهمیت تغذیه کامل و سالم و مناسب داشتم که در ضمیر ناخودآگاه من تاثیر بسزایی داشت و مرا  به سوی آشپزخانه سوق داد!!اما دریغ که روزگار دست یاری به سرشانه این حقیر نزد و رسوبات مغزی ما بیشتر از بخش حوادث روزنامه حرفی برای گفتن ندارد. تازه!!!! آن هنگام که حرفی برای گفتن پیدا کردم ، شصتم خبردار شد که باید اوج بگیریم تا کله بام و صدا در گلو انداخته و بانگ الله اکبر سر دهیم!!  من صبر کردم شما با خیال راحت الله اکبر ها رو بگین بعد مزاحمتون بشم که با فراغت خاطر توی کامنتدونی توی سر هم بزنین و خرخره همدیگرو بجوین!

لذا باید در همین جا به طور خیلی بی ربطی متذکر شوم که ولنتاین نزدیکه!!!!! ( چه جالب!!!)

پس این داستان رو داشته باشین:

در شهری دور افتاده ، خانواده ای زندگی می کردند. پدر خانواده از اینکه دختر 5 ساله شان مقداری پول برای خرید کاغذ کادوی طلایی رنگ مصرف کرده بود ،ناراحت بود چون همان قدر پول هم به سختی به دست می آمد.

دخترک با کاغذ کادو یک جعبه را بسته بندی کرده و آن را زیر درخت کریسمس گذاشته بود.

صبح روز بعد دخترک جعبه را نزد پدرش برد و گفت :بابا، این هدیه من است.

پدر جعبه را از دختر خردسالش گرفت و آن را باز کرد.

داخل جعبه خالی بود!

پدر با عصبانیت فریاد زد:مگر نمی دانی وقتی به کسی هدیه می دهی باید داخل جعبه چیزی هم بگذاری؟

اشک از چشمان دخترک سرازیر شد و با اندوه گفت:بابا جان،من پول نداشتم ولی در عوض هزار بوسه برایت داخل جعبه گذاشتم.

چهره پدر از شرمندگی سرخ شد،دختر خردسالش را بغل کرد و او را غرق بوسه کرد.

 

ربطش این بود که ولنتاین جعبه خالی هم پذیرفته میشه!!!!!

 

پی نوشتان :

و در آخر چند تا چیز درباره این کامنتدونی بگم!!!

اولش اینکه من با کامنت جواب دادن مخالفم! جواب نمیدم! میام مثل بچه آدم  قاطی بقیه کامنت میذارم!

بعدشم  در مورد این اسامی مستعار!!! نکن جانم!! بعضی ها هستند که با انتخاب یک اسم مستعار وپافشاری بر عدم فاش شدن هویت خویش سعی دارند نگاه آدمیان را در جامعه به سوی خود معطوف کنند ..آری ...و با انتخاب نامی بیگانه با زبان و فرهنگ ادبیات فارسی جلوه گر نفوذ افکار غربی در کشور و جوانان رعنای این مرز و بوم می باشند...دوستان.....غربیان همین گونه باعث فرار مغزها و مهاجرت افغان ها به ایران می شوند...چه بگویم....داستان ما است و زندگی در هیاهو ..اما این زندگی می گذرد و می رود پس بیایید در این وادی عشق و دراین فرصت کوتاه خود را خز ننموده و هویت خویش را بشناسیم تا ما را قبل از مرگ بشناسند و گرامیمان بدارند....وسلام  

نظرات 178 + ارسال نظر
گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:20 ب.ظ

پس کوووشین؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:22 ب.ظ

کسی خونه نیییست؟؟؟؟!؟!!!

گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:23 ب.ظ

سوم هم خودم بشم؟؟!!

گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:24 ب.ظ

رفتین از پشت بوم پرت شدین پایین؟؟؟!!!
کدوم گوری هستین!!

یوسف یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:50 ب.ظ

اومدم گیلی جون...داشتم شام می خوردم!! :دی
الان میام.. :دی

یوسف یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:02 ب.ظ

گیلاس جون من هر چی این پستو خوندم اثری از رقص عربی ندیدم..جز واژه هایی که بیشتر به رقص ادبی شبیه بود!! =))

اعتراف می کنم که حدود سک سوم پستتو اصن نفهمیدم..و خب بهت حق می دم..گویا حوادث روزنامه و گرسنگی و کوری همراه با علم آموزی زیادی مختو داغون کرده..:دی

پسرک به نام یوسف در حالی که پول نداشت کاغذ کادویی خرید..کاغذ کادو از جنس روزنامه صفحه نیازمند ها بود که با آن جعبه کفشی را کادو پیچ کرد و زیر درخت کریسمس آخ ببخشید زیر گلدان خونه گیلاس اینا گذاشت..نصف شب گیلاس از فضولی مرد . کادو را برداشت و به اتاق من هجوم آورد و گفت این چیست..و یوسف گفت گیلاس این هدیه من است..آن را باز ناگهان از آن سوسک و ملخ سرازیر شد و جون گیلاس را گرفت..گیلاس گفت مگر نمی دانی داخل جعبه باید چیزی باشد..اشک از چشمان یوسف سرازیر شد و با اندوه گفت: در عوض هزارتا سوسک برات داخل جعبه گذاشته بودم.. گیلاس سرخ شد و یوسف را در آغوش گرفت و......... =)) =))

ای شلوپل بشی با این پی نوشتت..همیه که هس.. :))..ما که چیزی نفهمیدیم..اگه منظورت دراکولای که اون سرجاش هس..امشب هم میاد وقتت..خلاصه گفته باشم..کلی سیر و آینه و صلیب بذار اتاقت شاید از خیرت گذشت رفت سراغ آمنه!(بنفشه سابق!) =))

مرجان یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:05 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

من هرچی نوشته هاتو بالا پایین کردم هیچی ازش نفهمیدم ((=
ولی درجواب پی نوشتانت بگم که : اَی وووووووووووووووووو


((=

آنتن رو دستکاری کن آبجی!!

لیلا یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:16 ب.ظ http://bagheasemoni.persianblog.ir

سلام جیلاس جونم خوبی این عکس کدوم منم اما می گم منم مثل مرجان نتیجه نگرفتم بابامم خوند اما نتیجه نداد!!!
بوس گنده از نوع آبدار

عرض کردم دست بابا رو بگیر بیا باهاش دو کلوم مردونه صوبت کنیم!!
حل میشه !!!

مرجان یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:25 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

اون لباس زرده منم :دی

بچه بودی بهتر بودیا!!!!

آقا موشه یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ب.ظ

هووووووووووووو گیلی آپ کرد !
چیشششششششششششش چشه اسم مستعار اه اه اه سلیقه نداری نا امیدم کردی هووق اصلا بگو ببینم آقا موشه چشششششه روح خبیث جون چششششه دراکولا چشششششه گیلاس چشششششه آقا نبود دیگه سوووت

خوب کجا بودیم آهان گیلی جعبه خالی دوست داری میخررررررم برات ببین همین الان به اصغر آقا میوه فروش گفتم جعبه خالیاشو بده به تو فقط من حالشو ندارم توش بوس کنم ولی این پیشیا رو پشت بوم کلی تو جعبها بوس کردن =)))))))))

ولی داستانت یه ذره آطفی بود :دی

گیلی تو آشپسخونه رفتی روزنومه خوری بده زشششته گیلی !!!!

آقا من فهمیدم همه پستو !!!!!!!
مرجان نوفهمی تو =))

یوسف میدونی رقص عربی چیشششششششش ربط داره ریتمش عین نوشتهای گیلاس ه نه نوشتهای گیلاس ریتم رقص عربیه درست گفتم گیلی ؟؟

سلاااااااااااااام گیلاس :دی
آپ جالبی بود همین الان اعلام کنم آپ بعدیو من راجع به ولنتاین میزارم


*************
راستی یه چیز دیگه اینو همه توجه کنن موتورهای جستجو کامنت دونی هم سرچ میکنن هواستون باشه کلمات کلیدیو درهم بنویسید فهمیدین ؟؟!!
*************

بووووووووووووووووووووس فقط برا روح خبیث جونو دراکولا !!!!

هوووووی مگه اینجا سر گردنست!!!

از اولش میدونستم عقلت مثل پشمکه!!!!
خیلی....

یه خلاصه از اون چیزی که فهمیدی بگو!!! توصیه میکنم کسی نه مسخره ات کنه نه بهت بخنده!!

نه اصلا اینی که تو گفتی نبوددددد!!!!!

حالا نشونت میدم!!

آقا موشه یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:37 ب.ظ

اون لباس آبی سمت راستیه منم گیلی کلک چی داری تو گوشم میگی =))

دارم گوشتو گاز میگیرم!

آقا موشه یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:09 ب.ظ

نگییییییییییییییییییین کجایی ؟؟؟؟؟ بیای کلت رو میکنم

یه سلام مخصوصم خدمت داش رضا آقا ارادت داریم

همچنین خدمت غریبه خان من نفهمیدم امین همون غریبه هستش یا غریبه امینه =))

آقا کسی از نیاز خبر نداره نیااااااااااااااااااااز کجایی ؟؟؟ یوسف فانوستو بیار بریم نیاز رو پیدا کنیم !

گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:21 ب.ظ

سلام بچه ها!!
میخوام اعتراف کنم که خودم هم هیچی از این چیزی که نوشتم نفهمیدم!

همون شکل گریه هه!!

گریهههههههههههههههههههه
گریههههههههههههههههههههههههه
گریهههههههههههههههههههههههههههههه
گریهههههههههههههههههههههههههههههههههه
یکی بیاد منو دلداری بده!!!
گریههههههههههههههههههههه

گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:22 ب.ظ

بچه ها من الان فهمیدم دچار افسردگی شدم
گریههههههههههههههه
مرجان موچینت پیش منه!!
دارم موهای سر موشی رو میکنم!

گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:26 ب.ظ

یوسف اون داستانتو خوندم! الان یک ساعته دارم گریه میکنم!!
با احساسات من بازی نکن!!!
روحیه ام کشش نداره!
گریهههههههههههههههههه
بیا بغل آبجی!
گریههههههههههههه

گیلاس یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:30 ب.ظ

لیلا جون میگم باباتو بفرست بیاد دو کلوم صوبت کنیم شاید به نتیجه رسیدیم!!
آقربون آبجی!

آقا موشه یکشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:38 ب.ظ

اه اه چقد لوسی تو گیلاس
من فکر کردم موهامو ناز میکنی داری میکنیشون خوب کچل میشم اونووووووووخ

گیلی خیلی خبیثی من میخواستم اول بشم زبوووووووووون

این یاهو مزخرف چرا باز نمیشه سرعتا توپه الان ولی یاهو باز نمیکنه اهههههههههههههه

آقا منم جوگیر شدم گریههههههههههههههههههههه
من کمفوت میخوام گریههههههههههههههههههه
من سیب نما میخوام منم چهار شنبه میبری گیلی گریههههههههههه
من همچی میخوام مو کن مرجانم میخوام گریههههههههههههه

فک کردی!!!
داغشو به دل همتون گذاشتم!!!

گیلاس دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:00 ق.ظ

هوووووووووووووووی موووشی!!
کی به تو گفته ما چهارشنبه میخوایم بریم سیب نما؟؟؟!!!
نهههههههههههههه
غش کردم الا!
آب قند بیاااارین!!

یوسف دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:15 ق.ظ

گیلاس یه کم برامون عربی در کن بینیم!! =))
موشی فک کنم نیاز حتما به محبت نیاز داره تا برگرده!!! :دی

مارگریت وحشی بهاری دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ق.ظ http://margrite-vahshi.blogfa.com

سلام گیلاس جون

خوشحالم از اینکه با شما آشنا شدم

داستان جعبه ی پر از بوسه ی اون بچه برام خیلی جالب بود

شاد باشی

خطاب به یوسف و موشی عزیز:
اگه به پست من سر زده باشید متوجه می شین که من هنوز در سرما به سر می برم

بای

گیلاس دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:34 ق.ظ

یوسف نصفه شبی عربی از کجام بیارم!!
کل بدنم در خواب به سر میبره!!
البته دستام انقدر تایپیدم خودش داره عربی میلرزه!!
یه هلپی بکن تو!!

گیلاس دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:35 ق.ظ

سلااام مارگیر خانوووم!!
میگم تو چرا خوشحالی؟؟!!!
هووم؟؟!!
من خوابم میاد !!

حضرت عشق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:01 ق.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com

بچه ها
ما هم عضو این انجمن بیکاران
معذرت می خوام انجمن باکاران!
شدییییممممممم
به افتخار خودم!
دستاااااااا بالاااااااااا
......
:دی
خوش اومدم نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

داش من تو هنوز یاد نگرفتی در بدو ورود باید یه قر بدی؟؟؟!!!

رضا مشتاق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:03 ق.ظ

خیلی خیلی خوش اومدی روزبه جان
صفای قدمت عشقی

آقا ما رو پست قبل یه کامنتی واستون نوشته بودیم

داش رضا این روزبه رو تو تحویا گرفتی که از صبح تا حالا بیچارمون کرده!!
پررو شده !!!
آی که چقدردلم میخواد سر به تن هیچ کدومتون نباشه!!

رضا مشتاق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:09 ق.ظ

آقا ما بر خلاف همتون گرفتیم مطلب پست جدیدو

دقیقن قیقن قوقن همینه
اتفوقن!بنده هم عارضم که در راستای راپورت ها و احوالات یومیه و کتب لمعه و با توجه به غور و تفحصی که منتج از انتججات میباشد است بود و سوغی که ای بسا سوق درست تر تر ترین است و در رابلطه به سوق الجیشی امورات یومیه مطبخ و مدخل امورات مملکتی است میباشد.

لیدی گیلاس منظورت همین بوده دیگه
ها .. مگه نه؟!

رضا مشتاق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:12 ق.ظ

یه چند نفری یه مدته آفتابی نیستن
از جمله
۱- داچ نگین
۲- سلی جان عمو
۳- نیلوی غرغرو
۴-سروناز معروف به آبجی کوچیکه
۵- داش امین متخلص به غریبه!

اینارو هرکی پیدا کرد بندازه تو صندوق پست دم در

داچ نگین تو جیب منه!!
رفته هوا خوری!

رضا مشتاق خطاب به ... دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:17 ق.ظ

به به ...به به
.
.
.
... حالااااا بماند چرا به به!!!

رضا مشتاق خطاب به موشی خان دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:23 ق.ظ

آقای مدیر وبلاگ سلامون علیکم و رحمه الله و برکاتو تق تق تق

موشی جان کدوم نیازو میگی .. مام یه نیازو میشناختیم .. که به یادش هستیم و اون دیگه مارو نمیشناسه .. اگه همونه که منم میگم .. پیداش کردی بگو

خوشا شیراز و وصف بی مثالش
خداوندا نگه دار از زوالش!!!!

رضا مشتاق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:27 ق.ظ

حالا یه چیزی بگم به دور از مزاح
من خیلی طبعم با جنگولک بازی و دیمبالا دیمبل جور نیست
اما نمیدونم چرا میرسم به این وبلاگ خونه ما ناخود آگاه به دامبولی جینگولک بازی میفتم

به هرحال ایوالله ... دمتون گرم ... خدا وکیلی میام اینجا کلی از خستگی هام برطرف میشه .

آقا ما رفتیما ...
کاپوچینو و کافه گلاسه یا آب میوه پیش کش
یعنی یه چایی آپ زیپوی سردهم نمیخواین بزارید جلومون؟!

ع ج ب

ندا دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:30 ق.ظ

یه سلامممم خدمت گیلاس خودمون
قبل از اغاز جنگ علیه نی نی های خخخول
یه خواهش
راستیتش من به شخصه غیر از مرجان و سلی بقیه خانوم ها رو نمیشناسم . اگه میشه یه کوچولو قبل از آپ راجع به خودتون بنویسین ممنون میشم

اتفاقا منم تو رو نمیشناسم!!!
به جا نیاوردم؟؟!!
آبجی صدا قطع و وصل میشه...
چــــــــــــــــــی؟؟؟؟!!

ندا دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:40 ق.ظ

و اما عجب پست باحالی
اولندش تا دیدم آموزش رقص عربی گفتم ای جان چه شود
بعدش دیدم این عکسه اومدم
جل الخالق تو از کجا عکس بچگی این نی نی هارو گیر آوردی
چقدر بچگی هاشون معصوم و مظلوم بودن
مخصوصا این یوسف و موشی الهی چه نازین خیر سرشون
گیلاس جونم تو این خونه اصلا نیازی نیست فسفر بسوزونی
آخه کلهم تعطیلیم همین جوری درهم یه چیزی مینوشتی هم بد نبود
و اما این قضیه پشت بوم . والله من سره ساعت خودمو رسوندم . اما هیچ کدوم از این تنبل ها نبودن
حالا اگه بگین با کمال میل این
موشی و یوسف و روزبه و امین و دکی و رضااا رو دادگاه صحرایی کنیم
جونم برات بگه برای ولنتاین بمونه به روزش زودی لو ندیم بهتره
اگه بدونی من برای این آقایون بربر چیا خریدم دلت ضعف میره
و دیگه اینکه دست و پنجت درد نکنه گلم . بوس بوس

آره! خودم هم فهمیدم که اینا آدم بشو نیستن! برای همین دری وری نوشتم!!
تو بسوزون ندا جون!!!
فسفر کم آوردی یوسف و موشی و روزبه و رضا هم هستن!! یه خورده دوده فقط تولید میکنن!

ندا خطاب به رضا مشتاق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:45 ق.ظ

رضاااا جونم مگه من کار بدی کردم ؟؟
دست درد نکنه اصلا کسی میتونه منو اغفال کنه ؟
عزیزم ما راه خودمونو میریم . اگه اینجا به خاکی میزنیم دلیلش هم اینه که اینجا هیشکی جدی نیست
خوب اگه اینجا یکی بیاد لفظ قلم بنویسه اصلا خودت بگو کسی میخونه
پس عزیزم با ما به از این باش
به کوری چشم موشی و یوسف میبوسمت همون صد تا صد تا
فعلا

ولش کن ندا جون!
بذار لفظ قلم بنویسه یه خورده موضوع برای خندیدن داشته باشیم!

ندا دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:49 ق.ظ

میبینم که کلهم رفتین راهپیمایی نیست آینده سازای این مملکتین. خوب باید هم صف مقدم باشین
ای ول به همتون دیپلم میپلم افتخار میدهیم. موفق باشین
ـــــــــــــ
برم وقتی برگشتین بیام

*+*+*سارا*+*+*+ دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ق.ظ

۲۲ بهمن :دی



مرگ بر شااااااااااااااااااااااااااه


مرگ بر شاه


مرگ بر شاه


مرگ بر شاه...


------------------------

همه تکرار کنین...

شاه فراری شده... اواااااااااااا.... یوسف...انجا که جای چشم چرونی نیست که اینجا همه خواهراتن...شعارت رو بده این همه دنبال دخترای مردم نرو


موشییییییییییییییییییی....تو دیگه چرا؟

اواااااااااااااااااا...داداچ امین...بسهههههههههههههه

چشم چرونا

*+*+*سارا*+*+*+ دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:17 ق.ظ

دی ملت راهپیمایی خوش میگذره ایشالله؟

=)) مرجان...چرا هی کش و قوس میری وسط خیابون؟ بابا شعارت رو به =)))))))))))))))))))))

موشی.... دندونات رو میکنم میذارم کف دست همین گیلاسی...حالا میبینی

راستی:
=))‌تبریک میگم به سلامتی دهه ی زجر هم داره تموم میشه =)) مرشد...بزن زنگو =))

جات خالی خیلی خوش گذشت!
شاه رو سوار گاری کردیم فرستادیم خونه موشی اینا!!

سارا خطاب به حضرت آقا رضا مشتاق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:19 ق.ظ

داداچ رضا...نیست اینجا همه اهل ادب و شعور و فهم و شعر و کمالات هستند....واسه همینه در بدو ورود همه جوگیر میشن و الفاظ جینگولانه از خودشون ساتع میکنند :دی ساتع کردن کلمه کاریست بس دشوار

درک میکنم که خودتم الان جوگیری!!!
سخت نگیر دنیا دو روزه!

ندا دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:31 ق.ظ

ما برگشتیم
اومدم شکایت مرجاننننننننن کوشی تو
آقا رضااا کلاتو بذار بالا تر
اینا چه نی نی هایی هستن
جای اینکه تو صعفعرض و طویل راهپیمایی مراقب ما باشن
بدتر شیطونیشون گل کرده
این موشی رو خودم خفش میکنم
یوسف هم که ای وای ای وای خاک به سرم آدمو درسته قورت میده
. اون امینو بگو دستش درد نکنه واه واه واه
این روزبه بلا گرفته هم وقت گیر آورده میگه واسم چی خریدی
اون دکی هم که انگار نه انگار از دنیا بی خبره دلم دلم راه انداخته
وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
اهل خودیها این باشن صد رحمت به غریبه ها
مرجاننننننننننننننننننننننن
خانومااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
همیشه مسلح باشین .
رضااااااااااااااااااااا تو هم همچین دست کمی از اینا نداری هااااااااا. نگی نگفتم
اصلا یادم رفت شعار بدم . خیر ندیده ها

بنفشه دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:29 ق.ظ

اقا لام و علیکن


بابا برید تو خونتون بشینید
چرا اینقذه مارو اذیت میکنین
هی مثل جوجه فکلیا از این ور میپرید میرید ائونور از اونور میپرید میاید اینور
همین شماهایید که تا تقی به توقی میخوره میریزید تو خیابونا و هی شعار میدید هی شعار میدید و باعث میشید ما روز تعطیل هم از خواب ناز جا بمونیم و خبر مرگمونننننننننننننننننن بیایم سر کار

سلام گیلاسی جونم
ببین این که اینا پستت رو نفهمیدن به این خاطره که خودشون به شخصه و به الفعل مشکل فنی دارن
تو باید برای اینا با دد بد قانو قینی ( زبان کودکان نوانخانهای) پست بزاری
اینجا که دانشگاه شما نیست که امثال من و شما توش تحصیل کرده باشن و .... :دی

یوسف تو رو تو کافی شاب راه هم نمیدم باید از این لباس خرسیا بپوشی و دم در وایس
خجالت نمیکشی داداش رضا اومد ازش پذیرایی نکردی؟؟؟؟
تازشم من آمنه ام؟ .... غضنفر نزار دستت رو رو کنم ها ... نزار بگم اسم اصلیت غضنفر بوده الکی میخواستی خودتو به مثابه حضرت یوسف نشون بدی ها


دراکو کوجایی؟ چش دریده باز خیابونا شلوخ پلوخ شد رفتی سربخت دخترا؟
بیا پول بده میخوام برم سیب زمینی بخرم بدو اینا بس که از گوشنگی زر زدن سرمو بردن



ندا جون
من وقتی خواستم آپ کنم خودمو معرفی میکنم
اما واقعیتش اینه که اگه یه نموره صبور باشی یواش یواش و توی همین کامنتا بچه ها رو میشناسی عسلم



برو بچ نسوان بیاید بریم دنبال این ورپریده ها بیاریمشون بیرون از تو این شلوغی
میرن دنبال دخترای مردم آبرومون میره ها
فردا که خواستیم شوووووووووووور کنیم میگن از این خانواده دختر نگیرید داداچاشون همه چشم ناپاکن :دی



موشی یه نموره به مکتب خونتون توجه کن و کمتر غلط املایی داشته باش
به قد کفایت کلمات رو خرچنگ غورباقع مینویسیم
میتونی از کلاصای عاموزش تزمینی الفبای فارثی اصطفاده کنی :دی

به به بنفشه هم سر و کله اش پیدا شد!!
میگم رفیق بیا یه برنامه بریزیم نسل اینا رو منقرض کنیم!
ترجیحا بدون درد باشه که من حوصله دادو فریاداشونو ندارم!!
خیلی آی کیو پایینن!

یوسف دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:05 ب.ظ

فقط داش رضا فهمید گیلاسی چی گفت..باید عرض کنم که من باز نفهمیدم داش رضا چی گفت!! =)) خداییش این جا انرژی می ده..خانمای این جا لحظات خوبی رو برای ما فراهم می کنن!! =)) کافه گلاسه نداریم اما کافه گیلاسی داریم..می خوری؟؟ =))
سروی و سلی و گاهی امین میان..اما بقیه نمی دونم چرا نمیان..لااقل همین اول کاری وبلاگ هیچ حضوری از خودشون نشون ندادن...!حالا ما گذاشتیم به حساب این که کار دارن!!!
راستی داش رضا این خطاب.. ه کی بود؟؟؟هاااااااااااان؟؟..بگو دیگه..نکنه منظورت مهستی بود؟؟ =))

ندا جون کیا رو نمی شناسی تا معرفی کنیم خدمتتون!..به نام خدا..یوسف هستم..مودب هستم....خب شناختی؟؟ =))
کادوی والنتینتو اصن ازت قبول نمی کنیم..نه خواهش می کنم..نه این حرفا چیه..ما که تعارف نداریم ندا جون..یه شاخه گل هم کافی بود..نه ای بابا الهی قربون....نمی خوام بابا!! =)) ندا جون بیا باهم مهلبون بشیم..یه ماه عسل می ریم بعد ختم کلوم....=))
ندا جون من که تا یه ربع پیش لالا بودم..تو خواب راه پیمایی کردم..الانم از راهپیمایی فقط صدای هلیکوپترشو شنیدم که می خوان واسه اخبار پوشش بدن..اگه تو فیلمای اخبار دیدی یه کله از پنجره اومد بیرون بای بای می کنه بدون مال من بوده!! =))
ندا جون نی نی هات کارت دارن..حاج خانم احظار شد..راستی مرجان جون این حاج خانم لقب نداست!! :دی

سارا جون این جارو با میدون شهدا اشتب گرفتی جونم..بچه ام راه پیمایی نرفته اومده این جا عقده هاشو خالی می کنه..بگو عزیزم دیگه شعار چی بلدی؟؟اله فدای سارا بشم...تو راهپیمایی من دختر بسیجی هارو چشم نمی زنم..من بخاطر تو خونه موندم که تورو چشم بزنم!!! =))
مرجان و گیلاس و بنفشه با یه وضعی چادر سرشون کردن رفتن وسط جمعیت..بس اون وسط خندیدن و غر دادن تا به خودشون اومدن دیدن چادرشون نیس!!!=)) به جای عکس خمینی هم عکس گروه مدرن تاکینگ برده بودن!! =))

داش بنفشه جون بیچاره ملت چی می کشن از دست تو این روز تعطیل..اما خداییش چه حالی می کنن با تو مخصوصا رئیست!!..ماشالا خوب در مشکلات و فرهنگ قشر محروم و درد دیده جامعه اطلاعات داری..رئیست تو چشمات یه چیزایی خونده بود..:دی طفلی آمنه با اون بچه های قدونیم قدش..فاطی کتک خور با اون کتکای ملسش..اکبر قصاب با اون غیرتش..اصغر میوه فروش با اون عشقش..وای وای..چقد اصطلاحات اجتماعی تو با خودت میاری..چقد طرفدار داری .. =))در مورد دفاع از حقوق حاج خانم ها هم باید اقدام کنی..تا وقتی که تو می ری واسه رسیدگی من به چشم چرونیم ادامه می دم..!!!=))
دراکولا هم بهت گفت ۴کرخواتیم بنفش جون!!! =))

خب عزیزم انقدر فشاد نیار!!
از بیخ مچگل داری تو!
یه بار دیگه که به دنیا بیای عقلت کامل متولد میشه!!!

شکل کافی شاپت میکنم تا کافه گیلاس بیشتر بهت بچسبه!!!
زبوووووون

آقا موشه دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:07 ب.ظ

خواهر آمنه =)) من کجام غلط املایی دارم بی ثوات دارم برات زبون اصلی مینبیسم حالشو ببری =))

گیلی موشیو دست کم گرفتیاااااا من آمارتو دارم خفن یا منم چهارشنبه میبری یا همینجا پیست میکنم =))


ای خدا مرگتون بده یه بچه با ادب اینجا بود اینم از راه بدرش کردین حاج خانوم از دست رفت :دی ندا کی میخواد برقصه زششته زششته

آی کومک این دختره داره دستمو میکشه من نمیاااااااام =))

سارا تو دیگه چرا دستو بده به من شیطونی نکن مرجان نگفتم اینو بیاریمااااا ولش کن این پسررو دهه سارا اینورو نیگا کن =))

داچ رضا همون نیاز تپه مورچه رو میگم من خیلی وقته ازش خبر ندارم هرکی باهاش در ارتباط هستش بهش آدرس اینجا رو بده سلام منم برسونه بگه جاش خیلی خالیه

یوسف کم رنگ میشود ؟؟!!!!! کوجای دادا من به هیچکی نمیگم تو کار تدارک ولنتاینی واسه اینا میخوایم همشونا نابود کنیم =))

مارگاریت خانوم شرمنده بهت سر نزدیم من خدائیش وب خودمو هم یک ساله باز نکردم =)) ولی اینجا واسه اینه که همدیگرو ببینیم پس سعی کن کم رنگ نباشید این نیلو بی تربیتم شما ادبش کنید :دی

خواهرای محترم حجاباشونو محکم کنن دور وایسین دست بزنین میخوام براتون سرخ پوستی برقصم همه با هم
او او او او اوو او اواواوووو او او اوو اواو وو او او

آمارگیرت اشتباه کار میکنه دادا!!

بچه ها هی من میگم یکی این موشی رو یه ریزه تحویل بگیره!!! خوب میشی مادر!! توهم نزن! بالاخره یکی هم پیدا میشه که به تو اهمیت بده!!

فضولی نکن! داره برای من افتر شیو میخره!! خودش گفت بهترین کادو برای ولنتاین افترشیوه!!! میگم بهش بگو افتر شیو میخره یه چند من ریش هم توی جعبش برام بذاره!

گیلاس دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:17 ب.ظ

آق رضا دقیاقا منظورم همون بود!
البته شما اون خط ششم رو اشتباه متوجه شدین! راستش شما گفتید منتج از انتججات ! اما من منظورم منتهی به انتخابات بود!!
حالا بار مطلب رو گرفتی داداش؟؟؟!!

یه کلاس فوق العاده هم برای این بی سواتا بذار بلکه یه چیزی حالیشون بشه!
آقربونت!

اعتراف نامه موشی دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ب.ظ

گیلی این پستت منو یه ذره از خواب غفلت بیدار کرد همینطور پیش بری برات ولنتاین یه هلکوپتر ببخشییییییییییید بالگرد میخرم !!!!!!!!

آقا ما یه چند وقته به قول قدیمیا قلو بریده شدیم نیدونم چیکار !!!! یک ماهه ورزش همش ۳ جلسه رفتم بهد یک ماهه وبمو آپ نکردم بعد یک ماهه روزا همش خوابم بعد یک ماهه روزی ۴۸ ساعت پشت این کامی بد بختم بعد یک ماهه دنبال مرگ موش میگردم کسی نداره گرهههههههه کوری !!

آقامون گفته تو این روز همه باید اعتراف کنن تا آمرزیده بشن !! زود باشین بریزین بیرون !!!!!!!

نه موشی!! انقدر نمیخواد پول خرج کنی! پولاتو جمع کن برام زیر دریایی بخر!!

گریهههههههههههه
( اشک شوق بود!)

مرجان دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

آخیییییییییییییییییییش http://qsmile.com/qsimages/263.gif
آی خوابیدم :دی

بچه ها صبحه همگی به خیر و خوشی ((=

خب به سلومتی روزبه هم عضوید ... به خونه ما کته کله ها خوش اومدی ((=

آق رضا هم که تشریفشونو آوردن به سلامتی :دی ما رو باش که منتظر بودیم رضا بیاد یوسف و موشیو ادب کنه ! اونوخ خودش رفته قاطیشون آتیش ها میسوزونه (غشمولک)

اگه آخرش از دست شما پسرای بی تربی...... استغفراله ! آقا رسما اعلام می کنم که من دیگه بیچاره شدم http://www.pic4ever.com/images/154fs232528.gif

مونا دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:43 ب.ظ http://myblueweb.blogsky.com

سلام گیلاس جان
خوبی؟ پست جدید مبارک
فکر نکنم خیلی با هم آشنا باشیم.
ولی امیدوارم خواهرهای خوبی برای هم بشیم.
در ضمن حرفهای آقا یوسفو خیلی جدی نگیر!
یه کمی!!!!
قرصاشو نمی خوره .چیکارش کنم.
دفترچه بیمه ش صد بار تا حالا پر شده.اما یه دونه از نسخه هام روش جواب نداده.
من بازم سعیمو می کنم؟!
غصه نخور!

به به موهای مونا هم معلوم شد!
من خواهر نمیخوام آبجی!!! نسبت قحطی شده مگه؟؟!!
برو زن این یوسف بشو که مونده کادو ولنتاینشو قالب کی کنه!!!
( یوسف بعدا حساب میکنیم!!)

یوسف دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:48 ب.ظ

موشی بازم اعتراف کن..از اون قتل هایی که انجام دادی!! :دی
آبجی مرجانم که دس از این شکلکا بر نمی داره!! =))
مونا به بخش یوسف..مونا به بخش یوسف...مونا جون بیا باید تمرینات ریلکسیشن روت انجام بدم..:دی

*آقا این آهنگو موقتی گذاشتم چون وبلاگ خیلی سوت و کوره منم به قالب دسترسی ندارم..یکی واسه وبلاگ آهنگ شاد بذاره برقصیم!! =))
این شما و این آهنگ وای وای وای دلم!!..بیایین وسسسسسسط!!

یوسف تازشم یه بار موشی اومد که منو بکشه!!! اینو به هیچکس تا حالا نگفته بودم از ترسم!!!! بیا از من طرفداری کن بزن از وسط وسط نصفش کن!!!!

فعلا من هیبنوتیزمش کردم! بقیش با خودت!

شهرزاد دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:52 ب.ظ http://shahrzad91r.blogsky.com

سلاممممممممممم گیلاس خانومیهههههه گل:
خوبی گلم؟؟؟
من که رقص عربی بلد نیستم نبودم قاطی این عکسه که گذاشته بودی....
عزیزم پستی که نوشته بودی خیلی با نمک و جالب بود ....
از آشنایی با شما دوست عزیز خوشبختم....
ممنون گلم....
شاد باشی و پیروز....
غم هات کوتاه...
یا حق..!

فک کردی آموزش رقص عربی رو به این راحتی میشه به این کج و کوله ها داد؟؟!!!
اینا توی همین ۴ خط هم دارن شنای قورباغه میکنن!!!
به نکات آموزنده پست و بار معنویش اشاره نکردیا!!!
منم همینجور!! بزن قدش!

شهرزاد خطاب به یوسف دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:55 ب.ظ http://shahrzad91r.blogsky.com

سلامممممممممممم یوسف جون:
عزیز این آهنگی که گذاشتی منو مرده...
آهنگ از این جواتی تر نداشتی؟؟؟؟؟
:)))

چه توقعاتی داری از این یوسف!!!
یوسف جان همینم از سرت زیاده داداچ!

بنفشه دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:05 ب.ظ

اییییییییییییییییییییییییییییی
خسته شدم بس که خبر یه مشت کته کله رو فرستادم رو سایت
یه مشت ادم که برای دو تا لیوان شیر کاکائو و یه کیک 2000 کیلومتر راه میرن و هی مثل دویینه ها به زبون بیلمیرمستانی فحش و نفرین میکنن

:دی

یکی نیس یه کمی سر به سرش بزارم؟
موشی بیا دمت رو بده من بازی کنم
خواهرآمنه خودتی :(()))))))))))))))))))
تقی موشکی تو نمیدونی من حساسم
مرجان ببین این به من میگه آمنه
اگه دستم به اون یوسف برسه سیبیلاشو با موچین گیلی میکنم

گیلاسی نمیخوای از من طرفداری کنی؟
ببین اینا منو مسخره میکنن :(())))))))))))))))
بزار امین بیاد میگم دم جفتتونو بچینه



دراکو جون من نوکرت برم مخلصت بیام
سلام بر روح خبیث ... روحی جون چی بدم بری حال این موشی و یوسی رو بگیری؟

چرا! الان با بیل و کلنگ اومدم طرفداری!!!
بیا بریم خاک ریز درست کنیم اول!
بعد میریم گازشون میگیریم؟؟!!
هستی؟؟!

یوسف دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:10 ب.ظ

بچه ها مجبورین با این آهنگ جوادی برقصین..چون این جا همه اش با جاهای دیگه فرق داره!!متوجه باشین دیگه..همه چیز باید خنده دار باشه!!! واااای =))

بازم سوء استفاده!!!

حضرت عشق دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:16 ب.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com

به به سیلام دوشتان
حالتون خوبه؟
می گم شما روز زجر معذرت می خوام روز فجر یعنی همون 22 بهمن زجر آفرین...اینجا رو ول نمی کنین؟
اصلا چه معنی داره هاااااا
(شاااااکی)
شماها الان باید تو جمعیت باشین با مشت هایی گره کرده!!!
بگید آمریکا آمریکا تو هیچ غلطی نمی کنی هر کاری می کنی درسته :دی
زوووووووود پاشید برید تو خیابونااا
اگه چیزی پیدا می شه تور کنین بدین به ما :دی
آخه تور ما پاره شده نمی تونیم تور کنیم :دی
داریم سیاسی می شم
اه اه اه من اینا رو نگفتمااااا
به جون سگ همسایه کوچه پشتی مون!! من اینا رو نگفتم
کامنتدونی موش داره...موشم گوش داره
با تو نبودماااا آق موشه :دی
تو از اونا موشااا نیستیاااا :دی
تو موش خوفی هشتی....
(تلنگور: ماجرای 22 بهمن مثل ماجرای غلام حلقه به گوش شده...مثل این شده که تخت جمشید رو در کنار مساجد!!!!!!!!!!!! نشون بدی...)

باز که تو پیدات شد!!!
بنفشه برو اون موچین که دیروز یوسف روش نشسته بود بیار سیبیلای اینم بکنیم!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد